عَنْ اَبى الدَّرْداءِ قالَ: خَطَبَنا رَسُول اللهِ(ص) يَوْمَ جُمْعَة، فَقالَ: اَيُّهَا النّاسُ، تُوبُوا اِلَى اللهِ قَبْلَ اَنْ تَمُوتُوا; وَ بادِرُوا بِالاَْعْمالِ الصّالِحَةِ قَبْلَ اَنْ تَشْتَغِْلُوا; وَ أَصْلِحُوا اَلَّذى بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ رَبِّكُمْ تَسْعَدُوا; وَ اَكْثِرُوا منَ الصَّدَقَةِ تُرْزَقُوا; وَ أْمُرُوا بِالْمَعْرُوفِ تُحصَنُوا; وَ انْتَهُوا عَنِ الْمُنْكَرِ تُنْصَرُوا... .(1)
از ابى درداء روايت شده رسول خدا(ص) روز جمعه اى براى ما خطبه ايراد كرد و فرمود: اى مردم! پيش از مرگ، به سوى خدا باز گرديد و توبه كنيد، و پيش از آنكه، آسودگى خيال از شما گرفته شود و در تنگناهاى زندگى قرار گيريد، به كارهاى نيك بپردازيد، رابطه خود را با خدا اصلاح كنيد، تا سعادتمند و بهروز شويد; بسيار صدقه بپردازيد، تا خدا به شما روزى دهد; امر به معروف كنيد تا در قلعه محكم الهى قرار گيريد (و در امان باشيد); و از منكر دست برداريد تا خدا شما را يارى رساند.
در اين حديث، حضرت رسول اكرم(ص) شش دستور بيان فرموده است:
1- دستور توبه:
توبه يكى از نعمت هاى خداوند تعالى بر بندگان است. امام سجاد(ع) در مناجات «تائبين»، چه زيبا مى فرمايد: «اِلهى، اَنْتَ الَّذى فَتَحْتَ لِعِبادِكَ باباً اِلى عَفْوِكَ سَمَّيْتَهُ التَّوْبَةَ، فَقُلْتَ: تُوبُوا اِلَى اللهِ تَوْبَةً نَصُوحاً(2) فَما عُذْرُ مَنْ أَغْفَلَ دُخُولَ الْبابِ بَعْدَ فَتْحِه;
خدايا! تو همان خدايى هستى كه درى را به روى بندگانت گشودى و نامش را توبه نهادى، از اين رو، گفتى: به سوى خدا با توبه اى حقيقى و خالص باز گرديد. پس كسى كه بعد از گشوده شدن چنين درى، از داخل شدن در آن غفلت مي ورزد، چه عذرى دارد!»
معناى اين جمله پيامبر اكرم(ص): «قبل از مرگ توبه كنيد» اين است كه بعد از هر گناه به سوى خدا باز گرديد، چون هيچ كس از وقت مردن خود خبر ندارد، در قرآن مى خوانيم: «وَ ما تَدْرى نَفْسٌ ماذا تَكْسِبُ غَداً وَ ما تَدْرى نَفْسٌ بِأَىِّ أَرْض تَمُوتُ; هيچ كس نمى داند كه فردا چه به دست مى آورد، و در كدام زمين مى ميرد».(2)
نقل شده است كه، پيامبر اسلام(ص) با آن عظمت و لطافت روح، هر روز هفتاد بار استغفار مى كرد. اكنون ما پيروان آن حضرت روزى چند بار توبه مى كنيم؟ در شب، چه مقدار از كارها و كردارهاى روز خود را به ياد مى آوريم؟ اگر انسان هر روز، اعمال و رفتار خويش را محاسبه و بعد استغفار كند، تاريكى هاى قلبش زدوده شده با نور الهى روشن مى گردد. لذا از بهترين كارها، توبه سحرى است;يعنى، انسان در نيمه هاى شب برخيزد و در آن خلوت شب، با خداى خويش راز و نياز كرده و درد دل كند و به تعبير قرآن كريم، از «مُسْتَغْفِرينَ بِالاَْسْحارِ; كسانى كه در سحرگاهان استغفار مى نمايند» باشد.
تقريباً تمام بزرگانى كه رساله هاى سير و سلوك نوشته اند، منزل اوّل را، «توبه» مى دانند و پيامبر خدا(ص) هم فرمود: «تُوبُوا اِلَى اللهِ قَبْلَ اَنْ تَمُوتُوا».
2- پرداختن به كارهاى نيك:
انسان هميشه فراغت بال و آسودگى خيال ندارد و جوانى براى او باقى نمى ماند. فكر انسان، دائم آزاد نيست و موانع بسيارى در سر راه او قرار مى گيرد.
اگر دقّت كرده باشيد كسانى را مى بينيد كه همه چيز براى آنان آماده است و كمبودى ندارند، ولى مى گويند: شوق درس و دانش اندوزى از وجودمان رخت بر بسته است. لذا، اگر مى خواهيد علم بيندوزيد; تقوا پيشه سازيد و خودسازى كنيد، زيرا هر چه هست در تقواست. كارهاى نيك را، قبل از آن كه در تنگناهاى زندگى گرفتار شويد، به جا آوريد.
تمام اعمال نيك و حتى جهاد در راه خدا در مقابل امر به معروف و نهى از منكر، مثل آب دهان در درياى عميق است.
3- آشتى با خدا:
مردم نسبت به مسائلى كه رخ مى دهد به سه دسته تقسيم مى شوند:
دسته اى فقط به دهان مردم نگاه مى كنند، دسته اى هستند كه نيم نگاهى به دهان مردم دارند و نيم نگاهى به دستورات الهى. اما گروه سوّم فقط به دستورات خدا توجه دارند.
با توجّه به اين مقدّمه، هر حادثه اى كه رخ مى دهد، انسان بايد ببيند خدا چه دستورى داده است؟ يعنى، اوّل حق را بشناسيد بعد ببينيد كه مردم چه مى گويند، چون «اگر انسان، رابطه خود را با خدا درست كند خدا نيز در مقابل، رابطه او را با مردم اصلاح مى نمايد». اين مضمون در حديثى از اميرمؤمنان(ع) آمده است: «مَنْ اَصْلَحَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللهِ، اَصْلَحَ اللهُ ما بَيْنَهُ وَ بَيْنَ النّاسِ»(3) پس تنها راه سعادت اين است كه با خدا آشتى كنيم.
4- صدقه دادن فراوان: صدقه دو اثر مهم دارد:
1- وسعت روزى; 2- دفع بلاها.
مسأله وسعت روزى، برخلاف اسباب ظاهرى است; يعنى، انسان اگر چيزى در راه خدا بدهد، با محاسبه و جمع و تفريق ظاهرى، جيبش خالى مى شود ولى، بنابر روايات اسلامى، همين عمل، رزق و روزى را زياد مى گرداند.
صدقه هر اندازه باشد خوب است. تا آنجا كه پيامبر(ص) فرمود: لباس كهنه اى كه دارى مى توانى بدهى. صدقه دادن، طول عمر را به دنبال مى آورد.
بعضى از افراد به ظاهر عوام وقتى مسافرت مى كنند به تعداد روزهاى سفر، مبلغى را جدا كرده و صدقه مى دهند. اين دستوراتى است كه ما مبلّغان سزاوارتريم بدان عمل كنيم و اى بسا، اين صدقات جلو ضدّ ارزش ها را بگيرد.
5 و 6ـ امر به معروف و نهى از منكر:
اين دو برنامه، آثار فراوانى دارد، حضرت على(ع) از باب مبالغه نيست كه مى فرمايد: «وَ ما اَعْمالُ الْبِرِّكُلُّها وَ الْجِهادُ فى سَبيل اللهِ، عِنْدَ الاَْمْرِ بِالْمَعرُوفِ وَ النَّهْىِ عَنِ الْمُنْكَرِ، اِلاّ كَنَفْثَة فى بَحْر لُجِّىٍّ; تمام اعمال نيك و حتى جهاد در راه خدا در مقابل امر به معروف و نهى از منكر، مثل آب دهان در درياى عميق است.»
بى اعتنايى به همين چيزى كه ما با جمله «به من چه ربطى دارد» از كنار آن مى گذريم، يا به بهانه رنجيدن دوست و آشنايمان و يا براى به دردسر نيفتادن آن را ترك مى كنيم و به قول معروف: سرى كه در نمى كند چرا دستمال ببنديم; باعث مى شود به تدريج بَدان بر جامعه مسلّط و انسان هاى نيك كم شوند و نيكى فراموش گردد.
اين خيال خام و اشتباه بزرگى است كه انسان گمان كند عزّت در دست ديگران است، نه در دست خدا، در حالى كه قرآن با صراحت بيان مى كند: «تُعِزُّ مَنْ تَشاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشاءُ; هركس را بخواهى، عزّت مى دهى، و هر كه را بخواهى خوار مى كنى.» و در جاى ديگر مى فرمايد: «مَنْ كانَ يُريدُ الْعِزَّةَ فَلِلّهِ الْعِزَّةُ جَميعا; كسى كه خواهان عزّت است (بايد از خدا بخواهد، چرا كه) تمام عزّت براى خداست.»